سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عید مبعث

عید مبعث

روزگاری بود میوه اش فتنه، خوراکش مردار، زندگی اش آلوده، سایه های ترس شانه های بردگان را می لرزاند. تازیانه ستم، عاطفه را از چهره ها می سترد. تاریکی، در اعماق تن انسان زوزه می کشید و دخترکان بی گناه، در خاک سرد زنده به گور می شدند. و در این هنگام بود که محمد (ص) بر چکاد کوه نور ایستاد و زمین در زیر پاهای او استوار گردید.

 

ـ ای جامه بخود پیچیده ‍ـ برخیز و انذار کن  (آیات ١و ٢/ سوره مدثر)

 محمد به مرز چهل سالگی رسیده بود. تبلور آن رنج مایه ها در جان او باعث شده بود که اوقات بسیاری را در بیرون مکه به تفکر و دعا بگذراند، تا شاید خداوند بشریت را از گرداب ابتلا برهاند او هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان را در غار حراء به عبادت می گذرانید.

ـ آن شب، شب بیست و هفتم رجب بود. محمد غرق دراندیشه بود که ناگهان صدایی گیرا و گرم درغار پیچید:

بخوان!

ـ محمد درهراسی و هم آلود به اطراف نگریست! صدا دوباره گفت:‌بخوان!

ـ این بار محمد بابیم و تردید گفت: من خواندن نمی دانم.

صدا پاسخ داد:

ـ بخوان به نام پروردگارت که بیافرید، آدمی را از لخته خونی آفرید، بخوان و پروردگار تو را ارجمندترین است، همو که با قلم آموخت، و به آدمی آنچه را که نمی دانست بیاموخت.........

و او هر چه را که فرشته وحی خوانده بود باز خواند.

ـ هنگامی که از غار پایین می آمد زیر بار عظیم نبوت و خاتمیت، به جذبه الوهی عشق بر خود می لرزید از این رو وقتی به خانه رسید به خدیجه که از دیر آمدن او سخت دلواپس شده بود گفت:

ـ مرا بپوشان، احساس خستگی و سرما می کنم!

 و چون خدیجه علت را جویا شد گفت:

ـ آنچه امشب بر من گذشت بیش  از طاقت من بود،‌امشب من به پیامبری برگزیده شدم!

خدیجه که از شادمانی سر از پا نمی شناخت، در حالی که روپوشی پشمی و بلند بر قامت او می پوشانید گفت:

ـ من مدتها پیش در انتظار چنین روزی بودم می دانستم که تو با دیگران بسیار فرق داری، اینک به پیشگاه خدا شهادت می دهم که تو آخرین رسول خدایی و به تو ایمان  می آورم........

ـ پس از آن علی که در خانه محمد بود با پیامبر بیعت کرد.

 

ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد             

                دل رمیده ما را انیس و مونس شد


نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
        

                  بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد


ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبا
     

                 فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد


بصدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست
  

               گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد


طربسرای محبت کنون شود معمور
  

                     که طاق ابروی یار منش مهندس شد


لب از ترشح می پاک کن برای خدا
  

                     که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
 

کرشمه تو شرابی به عارفان پیمود        

                    که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد
 

چو زر عزیز وجودست شعر من آری    

                        قبول دولتیان کیمیای این مس شد
 

خیال آب خضر بست و جام کیخسرو      

               بجرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
 

زراه میکده یاران عنان بگردانید        

                                                     چرا که حافظ از این راه برفت و مفلس شد


» نظر

محاسن به خون سر خضاب شده....

مرحوم ابن بابویه در امالی از جعفر بن محمدبن مسرور از حسین بن محمد بن عامر از عمویش ابراهیم بن ابی محمد نقل کرده که امام رضا علیه السلام فرمود:

محرم ماهی است که در جاهلیت هم جنگ را درآن حرام می دانستند، اما در آن ماه دشمنان خون مارا حلال شمردند و احترام مارا نادیده گرفتند، اهل و عیالمان را به اسارت بردند، خیمه هایشان را آتش زدند و سایل و اموال مارا غارت کردند، حتی بخاطر رسول خدا نیز احترام مارا نگه نداشنتد، روز شهادت حسین زخمهای کهنه ما سر باز می کند ..اشکهایمان جاری می شود،عزیزان ما در زمین کربلا خوار شدندو تا روزی که خدا بخواهد وارث گرفتاری و بلا گشتند، پس برای مظلومی مثل حسین هر گریه کننده ای باید گریه کند، زیرا گریه برای امام حسین گناهان بزرگ را تخفیف می دهد، سپس حضرت فرمود:

وقتی ماه محرم میشد، پدرم را خندان نمی دیدم و تا ده روز مصیبت و حزن و اندوه بر او غالب بود، وقتی روز دهم می شد، آن روز، روز مصیبت ..حزن و گریه او بود و می فرمود:

امروز روزی است که حسین ما کشته شد..

در امالی و عیون از ریان بن شبیب نقل است می گوید:روز اول محرم بر امام رضا وارد شدم حضرت فرمود:

ای پسرشبیب ..آیا روزه ای؟

گفتم :نه

فرمودند: امروز روزیست که زکریا در محضر خدا دعا کرد و گفت:رب هب لی من لدنک ذریه طیبه انک سمیع الدعا..خداوند خواسته اورا پذیرفت و به ملائک امر فرمود :وقتی زکریا در محراب عبادت بود، ندایش دادند:ان الله یبشرک بیحیی.. هرکس این روز را روزه بدارد، سپس دعا کند، خداوند دعای اورا مستجاب می کند،همانطور که دعای زکریا را مستجاب کرد.

ای پسر شبیب:هرگاه خواستی برای چیزی گریه کنی، برای حسین گریه کن، زیرا او را همانند قربانی سربریدند و اورا به همراه هیجده نفر از اهل بیتش که در روی زمین همتایی نداشتند، کشنتد..

آسمانها و زمین در کشته شدن آنها گریه کردند، چهار هزار ملک برای یاری آنها به زمین آمدند که ایشان را کشته یافتند، پس آنها در کنار قبر این شهدا تا قیام قائم ما عجل الله تعالی فرجه عزادارند و از یاران او هستند ..شعارشان "یا لثارات الحسین" خواهد بود.

ای پسر شبیب:پدرم از پدرش و او از جدش برای من نقل کرده:وقتی حسین به قتل رسید، از آسمان، خون و خاک قرمز بارید .

ای پسرشبیب: اگر آنقدر برای حسین ما گریه کنی که اشکت بر گونه جاری شود، خداوند تمام گناهان تورا می بخشد، چه بزرگ چه کوچک.

ای پسر شبیب:اگر می خواهی خداوند را ملاقات کنی در حالیکه گناهی نداشته باشی، پس به قاتلان حسین لعن بفرست.

ای پسر شبیب:اگر دوست داری که همراه رسول خدا در بهشت سکونت داشته باشی، به قاتلان حسینمان لعن بفرست.

ای پسر شبیب:اگر دوست داری ثوابی مثل ثواب شهدای همراه حسین به تو هم برسد، هروقت به یاد حسین افتادی بگو:یا لیتنی کنت معهم فافوز فوزا عظیما.

ای پسر شبیب:اگر دوست داری در درجات بالای بهشت همراه ما باشی، در اندوه ما اندوهناک و در خوشحالی ما خوشحال باش. برتو باد بولایت و دوستی ما، زیرا اگر کسی سنگی را هم دوست داشته باشد، خداودن اورا در روز قیامت با همان سنگ محشور می کند.

هم آوا شویم با داغهای سینه مهدی فاطمه :

سلام بر آنکه پیمانش شکسته شد..

سلام بر کسی که حرمتش شکسته شد..

سلام بر کسی که خونش ستمکارانه ریخته شد..

سلام بر کسی که با خون جراحتهایش، غسل داده شد..

سلام بر آنکس که جرعه نوش جام نیزه ها گردید..

سلام بر آن مظلومی که خونش مباح شمرده شد..

سلام بر آنکه سرش را از قفا بریدند..

سلام بر آنکه شاهرگش را بریدند..

سلام بر آنکه در حمایت از دین بی یاور ماند..

سلام بر آن محاسن به خون سر خضاب شده..

سلام بر آن گونه خاک الود..

سلام بر آن بدنی که لباسش به غنیمت برده شد..

سلام بر آن دندان که با چوب خیزران بر آن نواخته شد..

سلام بر آن سر بالا رفته بر نیزه..

التماس دعا


» نظر

اوصاف غدیر در روایات

در باره اوصاف غدیر،ارزش،اهمیت و فضائل آن در روایات متعدد،تعبیرهای زیبا و گرانقدری ذکر شده است که در این وبلاگ گوشه ای از این اوصاف را برای همراهان بیان میکنیم.

حضرت نبی اکرم(ص):

هر کس می خواهد به حضرت آدم در عملش و به نوح در تقوایش و به ابراهیم در هیبتش و به عیسی در عبادتش نگاه کند به علی بن ابیطالب(ع) بنگرد.

غدیر روز کامل شدن دین،روز صلوات بر محمد و آل محمد(ص)، روز مژده دادن،روز آسایش مؤمنان،روز طعام دادن است.

غدیر روز لبخند زدن در چهره ی مؤمنان،روز بنیادهای پایدار ایمان،روز ریزش گناهان،روزافطاری دادن به روزه داران،روز تبریک گفتن،روز راندن شیطان،روز عبادت است.

غدیر روز عید اهل بیت(ع)،روز بزرگ ترین عید خدا،روز جدائی حق و باطل،روز خشنودی خدای رحمان،روز ترک گناه،روز آزمایش بندگان،روز زدودن غم ها،روز استجابت دعاست.

غدیر روز استواری اسلام و معرفی چهره ی درخشان من،روزی که در میان عیدها همچون ماه است در بین ستاره ها.

 

غدیر عید ولایت و رهبری است.

غدیر روز تکمیل دین و اتمام نعمت است.

غدیر عید هواداران حق و وفاداران به پیامبر (ص) است.

غدیر عید انسانیت و کمال طلبی،عید شعله افکنی بر اندیشه ها و عید امید آفرینی و درمان دردهاست.

غدیر روز بشریت و روز انسان،تداوم رسالت محمد(ص) در ولایت علی(ع) است.

غدیر عید ایمان و میثاق عهد است.

غدیر،قدس ملکوت است و تجلی نور،عصاره عشق است و میعاد عاشقان و غدیر جلوه گاه ملکوتی آسمان هاست.

غدیر یکی از مهمترین زوایای زندگی و فضایل بیشمار مومنان است.

غدیر روزی است که خورشید ولایت از سرزمین حجاز طلوع و انوار تابناکش تا ابدیت میدرخشد.

عید غدیر به مولایمان علی(ع) و مدافعان ولایت راستین مبارک باد.

 


» نظر

شب یلدا

شب یلدا یا «شب چله» شب اول زمستان و درازترین شب سال است.

و فردای آن با دمیدن خورشید، روزها بزرگ تر شده و تابش نور ایزدی افزونی می یابد.

صدای پای یلدا آرام آرام به گوش می رسد . پدربزرگها و مادر بزرگها خانه را برای استقبال از فرزندان می آرایند و فرزندان و نوه ها نیز از آن سوی برای دیدار بزرگان خانواده بی قرارند .

برگزاری مراسم یلدا ، آیینی خانوادگی است و گردهمایی ها به خویشاوندان و دوستان نزدیک محدود میشود .

ایران کشوری با فرهنگی غنی است که مردمانش بنا به ذوق و  سلیقه و طبیعت منطقه ای که در آن زیست می کنند هر یک برای برگزاری سنت های کهن آداب خاص خود را دارند

آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص ، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند.

یکی دیگر از رسم های شب یلدا، «فال حافظ گرفتن»  است اگر رسم ها و آیین های دیگر یلدا را میراثی از فرهنگ چند هزار ساله بدانیم ولی فال حافظ گرفتن در شب یلدا در سده های اخیر به رسم های شب یلدا افزوده شده است.

شاهنامه خوانی و قصه گویی پدربزرگ و مادربزرگ دور کرسی برای کوچکترها نیز از آیین های یلدا است که خاطرات شیرینی برای بزرگسالی آنها فراهم می آورد.

 

 

 

می کنند.


» نظر

السلام علی الصدیقه الشهیده فاطمه الزهرا

 

سپاس خدای را که خالق بی منت است و رازقی بی حساب.

سلام بر فاطمه، سلام بر صدیقه شهیده، سلام بر آن کسی که:

-         اگر نبود نفاق چهره خود را نمایان نمی ساخت.

-         اگر نبود دشمنان و خناسان جامعه هویدا نمی شدند.

-         اگر نبود دوستان شیطان و دوستداران ضلالت و گمراهی رسوا نمی شدند.

-         اگر نبود سندی بر مظلومیت و حقانیت شیعه پیدا نمی شد.

-         اگر نبود رسول ا... (ص) و امیرالمؤمنین(ع) در تاریخ دفن می شدند.

-         اگر نبود هیچ گاه حلقه اتصال نبوت و امامت پیدا نمی شد.

-         اگر نبود هیچ گاه راز گفته های پیامبر آشکار نمی شد.

-         اگر نبود امروزه نه حرفی از ولایت بود و نه حرفی از ولی.

سلام بر آن کسی که در عمر کوتاه تر از سه ماهه خود بعد از رسول ا...(ص) حقایقی را بر ملا ساخت و صحبتهائی نمود و کلام هائب را بر لب جاری ساخت که چونان شاه راهی برای هدایت در تاریخ باقی ماند.

خدا را شاکر و سپاسگزاریم که ما را در راهی قرار داده است که مملو از محبت اهل بیت(ع) است.

خدا را شاکر و سپاس گذاریم که به ما توفیق خدمت به این خاندان را عنایت فرموده است.

از داور دادار میخواهیم که به ما توفیق عنایت فرماید تا سخنان فاطمه زهرا(س) را در جامعه خود نشر دهیم.


» نظر

فاطمه زهرا(ع)

 حیا،رشحه ای از شرم والای اوست.

حیا اگر هست، یادگار اوست.

صبر، اگر در زینب تجّلی یافته، اثر تربیت زهرا است.

عفاف، قطره ای از دریای مواج خصال شایسته اوست.

عفت، اگر معنی یافته است از رفتار فاطمه است.

زهد، اگر درسی باشد، باید در کلاس ام الحسنین آموخت.

عاطفه، اگر مشقی باشد، سرمشق آن از ام ابیهاست.

کمال، سر بر آستان او می ساید.

ادب، درس از مکتب او میگیرد.

حجاب، از فاطمه آبرو دارد.

عبادت، انیس شبانه روزی فاطمه است.

فاطمه، کوثر است و فیض جوشان این کوثر تا دامنه قیامت، همواره جاری است و نیکی و خیر ،خود را مدیون این دریای کرم و ابر کرامت می داند.

فاطمه، گوهری یکتاست که در صدف عصمت پرورده شده است.

کدام فضیلت را میتوان نام برد که نمونه اعلایش در حیات فاطمه(ع) نباشد.

در سوگ زهرای اطهر، آسمان دلمان ابری و هوای چشمانمان بارانی است.

ایام فاطمیه، دلهای عاشق و بیقرار، سرود غم میخواند و منظومه اندوه می سراید.

شیعه، امروز در فاطمیه ای به وسعت ایران، سر بر شانه مظلومیت می گذارد و اشک میریزد.

ایام فاطمیه، فهرست غم، سند مظلومیت و ادعا نامه شیعه است.

سلام بر جان خدائی فاطمه، که فراق پیامبر را بیش از دو ماه تاب نیاورد.

ای زهرای پاک! ای نمونه بودن، ای اسوه ایمان، ای گوهر عفت بر گردن، ای مرجانهای حیا در دامن، ای درهای گرانبها در سخن، ای یادگار پدر، ای همسر علی، ای مادر زینب! ای دختر عزیز پیامبر.

از کلامت، حکمت می بارید و از رفتارت صداقت و ایمان می تراوید.

عبادت قدسیان را داشتی و سیمای ملکوتی ات، یادآور ملکوت خدا بود و عمر خویش را در راه خدا و زندگی را در مسیر اسلام به سر آوردی.

نمونه ای از یک همسر و الگوئی برای مادران بودی.

زهرای مرضیه، در دوران کوتاه خویش، آینه ای به بلندای ابدیت در منظر همگان قرار داد تا کمال برین و جمال برتر را در آن بنگرند.

فاطمه گل پرپر پیامبر، سیلی خورده بوستان حق، مادر عصمت و دختر رسالت و بانوی نمونه مکتب است.

 

 


» نظر

سال پیامبر اعظم(ص)

محمد (ص)، آمد تا کودک بشریت را در آغوش پرمهر و عطوفت‹‹دین›› قرار دهد.

ما هر چه داریم از برکت آن فرمان اقرأء است، که سروش غیبی در گوش محمد (ص) خواند تا ظلمت جاهلیت را بزداید و فطرتها را بر انگیزد و بشریت را به کمال برساند.

امسال سال پیامبر اعظم(ص) نامیده شده است که خوب است ما تا جائی که امکان دارد راه و روشی را در پیش بگیریم که به سیره نبوی نزدیکتر شویم.

وبلاگ کشکول در این راستا از دریای بیکران معرفت و سیره نبوی چند قطره ای از فرامین ارزشمند پیامبر اعظم(ص) را جهت تذکر به خود و شما یادآور می شود:

1 – از پیامبر (ص): بهترین کارها سه چیز است:

تواضع به هنگام توانگری، گذشت در وقت قدرت و توانائی و بخشش بی منٍِت.

2 – از پیغمبر(ص): شب بیداری جز در سه مورد سزاوار نیست:

تلاوت قرآن، طلب علم، عروسی

3 – از پیامبر اعظم(ص): اگر سه گرفتاری و بلا برای آدمیزاده نبود برای هیچ چیز سرفرود نمی آورد:

مرض، فقر و مرگ

عجیب این که با این گرفتاریها باز هم سرکشی میکند.

 


» نظر

محرم و عاشورا

 سلام دوستان همراه،وبلاگ کشکول ایام عزاداری اباعبدا...الحسین را به همه دوستداران ان حضرت تسلیت می گوید.

حسین(ع) مرگ را پل عبور به آخرت می دانست و بقاء را در فنا می جست و پیروزی را در شکست!! زندگی را در مرگ می دید و ماندن را در رفتن و حضور را در غیبت می شناخت و شهادت را حضور جاودنه در تاریخ می دانست و مرگ را برای فرزندان آدم ،همچون گلوبندی زیبا بر سینه دختری جوان،شایسته می دید.

حسین(ع) کربلایی نیست، جهانی است.

حسین(ع) هم راه است هم راهنما و هم قافله سالار.

حسین(ع) کشتی نجات و مشعل هدایت است.

محرم،وجدان همیشه بیدار تاریخ،و گلوی هماره فریادگر زمان است.

محرم،ماه پاسداری از حرمت انسان است.

محرم، حریم ایمان و حصار قرآن است.

محرم، اهرم حرکت دهنده انسانها و پدیدآورنده شورشهای شیعی و نهضتهای علوی و قیامهای مکتبی است.

عزاداری ،احیاء خط خون و شهادت و رساندن صدای مظلومیت آل علی به گوش تاریخ است.

عزاداران حسینی، پروانگانی شیفته نورند که شمع محفل آرای خویش را یافته و از شعله شمع، پیراهن عشق پوشیده اند و آماده جان باختن و پرسوختن و فدا شدن اند.

عزاداری، شور و عاطفه را از شعور و شناخت،برخوردار می سازد و ایمان را در ذهن جامعه هوادار ، زنده نگه می دارد.

اشک زبان دل است و گریه فریاد عصر مظلومیت.رسالت اشک پاسداری از خون شهید است.

برای رسیدن به کربلا،باید اراده آهنین ،قلبی شجاع و عشقی سوزان داشت و در این سفر،باید ره توشه ای از صبر و یقین ،پاپوشی از توکل،سلاحی از ایمان و مرکبی از جان داشت تا به منزل رسید ، چرا که راه کربلا از صحرای عشق و میدان فداکاری و پیچ و خم خوف و خطر می گذرد.

زائر حسین (ع) باید تمثیلی از شداید و رنجها و سوز و گدازها و خوف و عطشها را در خویش پدید آورد و کربلایش کرب و بلا باشد.

عاشورا، انفجاری از نور و تابشی از حق بود که بر طور اندیشه ها تجلی کرد .

عاشورا، درخششی بود که در دل دشمن،ترس ریخت و در دل دوست، امید آفرید و مردگان را بیدار کرد و غافلان را به هوش آورد و شب را تا پشت دروازه های شهرک شرک و قلعه نفاق تاراند.

ای حسین! کربلای تو،انقلاب آموز و انسان ساز نسلها و قرنها و سرزمینها بود و عاشورای تو، باور سازنده لحظه ها و روزها و سالها.

تا دیگر مطلب بدرود

 


» نظر

اوصاف غدیر در روایات

در باره اوصاف غدیر،ارزش،اهمیت و فضائل آن در روایات متعدد،تعبیرهای زیبا و گرانقدری ذکر شده است که وبلاگ کشکول گوشه ای از این اوصاف را برای همراهان بیان میکند.

حضرت نبی اکرم(ص):

هر کس می خواهد به حضرت آدم در عملش و به نوح در تقوایش و به ابراهیم در هیبتش و به عیسی در عبادتش نگاه کند به علی بن ابیطالب(ع) بنگرد.

غدیر روز کامل شدن دین،روز صلوات بر محمد و آل محمد(ص)، روز مژده دادن،روز آسایش مؤمنان،روز طعام دادن است.

غدیر روز لبخند زدن در چهره ی مؤمنان،روز بنیادهای پایدار ایمان،روز ریزش گناهان،روزافطاری دادن به روزه داران،روز تبریک گفتن،روز راندن شیطان،روز عبادت است.

غدیر روز عید اهل بیت(ع)،روز بزرگ ترین عید خدا،روز جدائی حق و باطل،روز خشنودی خدای رحمان،روز ترک گناه،روز آزمایش بندگان،روز زدودن غم ها،روز استجابت دعاست.

غدیر روز استواری اسلام و معرفی چهره ی درخشان من،روزی که در میان عیدها همچون ماه است در بین ستاره ها.

 

غدیر عید ولایت و رهبری است.

غدیر روز تکمیل دین و اتمام نعمت است.

غدیر عید هواداران حق و وفاداران به پیامبر (ص) است.

غدیر عید انسانیت و کمال طلبی،عید شعله افکنی بر اندیشه ها و عید امید آفرینی و درمان دردهاست.

غدیر روز بشریت و روز انسان،تداوم رسالت محمد(ص) در ولایت علی(ع) است.

غدیر عید ایمان و میثاق عهد است.

غدیر،قدس ملکوت است و تجلی نور،عصاره عشق است و میعاد عاشقان و غدیر جلوه گاه ملکوتی آسمان هاست.

غدیر یکی از مهمترین زوایای زندگی و فضایل بیشمار مومنان است.

غدیر روزی است که خورشید ولایت از سرزمین حجاز طلوع و انوار تابناکش تا ابدیت میدرخشد.

عید غدیر به مولایمان علی(ع) و مدافعان ولایت راستین مبارک باد.

تا مطلب بعدی بدرود
» نظر

عید قربان و قربانی

‹‹عید قربان›› ، جلوه گاه تعبد و تسلیم ابراهیمیان حنیف است.

فصل ‹‹قرب›› یافتن مسلمانان به خداوند ، در سایه ‹‹عبودیت›› است.

عید قربان،فصل فداکردن<<عزیز>>ها در آستان<<عزیزترین>> است، یعنی <<خدا>>

عید قربان، مجرای فیض الهی و بهانه عنایت رحمانی به بندگان «مؤمن» و «مسلم» و «مطیع» است.

برای اولیاءا...، عید قربان«جامع الشواهد» صدق در گفتار و کردار و ادعا و عمل است، تا در راه خواسته«دین»، از تمنای «دل» بگذرند و ‹‹خواسته ها›› و ‹‹داشته ها›› را فدای رضای دوست کنند.

«قربانی» وسیله «قرب» به خداست و«عید قربان» روز تقرب به پروردگار.

رها شدن از تعلقات و ذبح کردن تمنیات در پیش پای اراده الهی ، درس «قربانی» است.

باید تیغ اراده بر حنجر نفسانیات گذاشت.

«ذبح قربانی»، رمزی از ترک هواهای نفسانی و روی آوردن به «رضای الهی» است.

تا دیگر مطلب


» نظر
   1   2      >