سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سیستان افتخار تاریخ

سیستان افتخار تاریخ

  از سیستان و مردمان سیستانی در کتب های مختلف مطالب فراوانی بیان شده که این مطالب جزء افتخارات و سربلندی مردمان سیستان بوده و هست و خواهد بود. از جمله بزرگترین افتخارات مردم سیستان امتناع از ناسزاگوئی و لعن امیرالمومنین (ع) بدستور بنی امیه می باشد. یاقوت حموی در کتاب معجم البدان آورده است: " از همه بالاتر و والاتر اینکه آنگاه که بر تمام منابر شرق و غرب دنیای اسلام به امر بنی امیه علی بن ابیطالب (ع) را لعن می گفتند ، در سیستان این امر انجام نشد و مردم سیستان بر این دستور بنی امیه گردن ننهادند تا آنکه طی عهد نامه ای از حکام بنی امیه تعهد گرفتند که بر منبر سیستان هیچ کس نباید لعن شود و چه افتخاری بر این مردم برتر از این است ،در حالی که علی بن ابیطالب (ع) برادر رسول خدا (ص) حتی برمنابر مکه و مدینه و در حرمین شریفین لعن میشدند ، اینان از انجام این عمل ننگین امتناع کردند." 

لهجه و زبان سیستانی آکنده از الفاظی است که گاه برای ترجمه فارسی یک کلمه آن حداقل یک صفحه توضیح لازم می آید.

 چه بسا کلمات یا جملاتی که برگرداندن آن بفارسی مصطلح ضمن آنکه بسختی امکان پذیر است مفهوم و معنی واقعی خود را از دست میدهد.

 در عین حال این لهجه سرشار از کلمات مترادفی است که صرف نظر از آنکه این زبان را مستغنی می سازد بشیرینی نیز می افزاید.چنانجه مثلا قوپ ، موشت ، موشتار ، قاموشت ، ( به معنی مشت کوبیدن ) همه مترادف اند.

 و یا کلمات لپ ، لودس ،لیسک ، موشت ، گیرک ، چنگ ؛ اگر چه مترادف کامل نیستند در بسیاری از موارد به یک مفهوم به کار می روند.

 از خصایص این زبان محلی اینکه :

 اولا :حرف اول بیشتر کلمات دارای سکون است حتی کلماتی چون ( ایستادم ) که با الف شروع می شود به شکل (ستادا) در می آید.

 ثانیا : بسیاری از کلمات به همان گونه قدیمی تلفظ می شود مانند اشنیدا (به معنی شنیده ام) همین کلمه در لهجه شیب آبی سیستان (اشنیدی) تلفظ می شود که بسی قابل تعمق است و آدمی را به این فکر وامیدارد که از خود بپرسد چرا در لهجه شیب آبی سیستان افعالی که بکار برده می شود با سنک ، افعال مندرج در متن های قدیم شباهت دارد.

   برگرفته از کورنامه نیمروز    


» نظر

حدیث غدیر

بسم ا... الرحمن الرحیم

جائی که همچو سیمرغ جبریل پر بریزد در پیش آن چه باشد پرواز یک کبوتر

آنچه در باره حدیث غدیر<من کنت مولاه فهذا علی مولاه> مهم است، چیست؟

آیا چیزی جز مساله ولایت و امامت پس از رسول اکرم (ص) است؟

این حدیثی که به تواتر آن را اهل سنت و شیعه نقل کرده اند، به این نکته اشاره دارد که فلسفه ارسال رسل با اصل امامت تداوم می یابد.

همواره باید در میان امت اسلامی کسی باشد که از سوی خدا راهنمایی بشر را بر عهده گرفته باشد و این امر چنان بزرگ است که عدم ابلاغ آن از سوی رسول اعظم الهی تمام تلاشهای طاقت فرسای 23 ساله رسالتش را از بین می برد و لذا آن حضرت در جمع بزرگ کاروانیان حج مساله ولایت و امامت حضرت علی ع را ابلاغ می نماید و پس از آن آیه اکمال دین نازل می گردد.

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: خداوند برای برادرم علی فضایلی قرار داده است که از شمارش بیرون است، هر کس یکی از فضایل او رابیان کند و به او معترف شود خداوند گناهان گذشته و آینده او را می بخشد و هر کس فضیلتی از فضایل او را بنویسد تا وقتی از آن نوشته اثری باقی است فرشته ها برای او طلب آمرزش می کنند و هرکس به فضایل او گوش بسپارد خداوند گناهی را که به وسیله گوش مرتکب شده باشد میبخشد و هرکس به نوشته ای که در آن به فضیلت علی آمده باشد نگاه کند، گناهانی را که به وسیله چشم انجام داده است مورد آمرزش قرار می گیرد.

بیان و نوشتن فضایل حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام امری آسان و ممکنی نیست و یک هزارم آن را نمیتوان در پیمانه بیان ریخت.

از کتاب چهره های درخشان چهارده معصوم ع


» نظر

میراث معنوی و مردم شناسی سیستان

میراث معنوی و مردم شناسی سیستان

 

نژاد

پیش از ورود و استقرار آریایی ها در سیستان، نژادهای بومی در این منطقه می زیسته اند و بعد از آن مردم ساکن در این منطقه از نژاد آریایی هستند که بهتر از سایر نقاط، زبان و خصوصیات کلی ایرانیان دوره هخامنشی را حفظ کرده اند. این قوم نجیب قرنهاست که در این خاک مقدس زندگی نموده اند و در واقع نژاد آریایی تکامل خود را در دشت سیستان طی نموده است. اقوام سیستان و زابلی بخش عظیم طوایف سیستان را تشکیل می دهند. با توجه به سیر مدنیّت در این منطقه و دلایل متعدد دیگر در دوره های مختلف از طوایف شیرازی، عرب، بلوچ، قاینی، افغان و هندی به سیستان مهاجرت نموده اند.

 

زبان و گویش

محققین گویش مردم سیستان را یکی از چهار زبان متروک پارسی عهد باستان یاد کرده اند. لهجه سیستانی به زاولی معروف است و از بهترین نمونه های بازمانده گویش سیستانی سرود آتشکده کرکویه سیستان است. در سال 254 هجری قمری یعقوب لیث صفاری اولین دولت مستقل ایران را بعد از اعراب در سیستان بنیاد نهاد، وی زبان پارسی دری را زبان رسمی ایران نمود که تا کنون رسمیت دارد.

 

خط

کاوش بایتان شناسی در شهر سوخته سیستان روشن نمودکه هنگام شکوفایی این فرهنگ در 3200 سال قبل از میلاد مسیح خط نگارگری در سیستان رواج داشته است. از جمله گل نگاره ذوزنقه ای شکلی است که از آغاز دوره ایلامی در لایه دهم شهر سوخته پیدا شده است. در دوره هخامنشی، خط رایج در منطقه خط میخی بود، خط اوستایی نیز در بعضی از سکه های آن زمان دیده شده است. بعد از شهریاری یعقوب لیث، زبان و کتابت رایج در سیستان پارسی دری و پهلوی بود.

 

موسیقی سنتی

موسیقی برگرفته از حکمت معنوی و مولود فرهنگ اصیل این دیار و دارای قدمتی کهن است. در موسیقی سازی، انواع سازهای محلی از جمله قیچک، نی، دایره، سرنا و ساز و دهل استفاده می گردد که توسط هنرمندان بومی در خود منطقه ساخته میشد و در کنار موسیقی آوازی و مقامی که برگرفته از احساسات و فولکلور مردم است در ردیفها و آواها به صورت دوبیتی ها (سیتکها) رباعیها، لالاییها و به مناسبتهای مختلف اجرا می گردد.

رقص شمشیر از نمونه های شاخیص موسیقی سازی و آوازی در منطقه است که ضمن داشتن شهرت جهانی با شور و اشتیاق خاصی در جشنها و مراسم آیینی این دیار برگذار میگردد.

 

بازییها و ورزشهای محلی

کشتی کچ گردان (kach) : خاستگاه دیرینه ای در سیستان دارد و بسیاری از فنون آن اکنون در کشتی آزاد که ورزش ملی ایران است اجرا می گردد.

کودّی (kavade) : از بازیهای محلی و اصیل سیستانی است، هم اکنون به عنوان ورزش بومی و رسمی، شهرت بین المللی یافته و در بیشتر مسابقات برگذار میگردد.

خسو (khoso) : شنا، چوک بازی، چوب بازی و رقص شمشیر مناسکی آیینی که از قدمت و اعتبار ویژه ای در سیستان برخوردار است در بیشتر جشنها برگذار می گردد.

 

پزشکی سنتی

اولین جراحی جمجمه که با موقیت در شهر سوخته که در حدود 5200 سال قبل انجام شده است قدمت پزشکی سنتی را در سیستان نشان میدهد. رستم زاد یا اولین سزارین و اولین بیهوشی برای جراحی به نقل از شاهنامه در سیستان اتفاق افتاده است.

شکسته بندی و حجامت قدمت دیرینه ای در این منطقه دارد و استفاده از گیاهان دارویی مرسوم است.

 

معماری

یکی از جاذبه های سیستان، معماری و بهره گیری مثبت از فرایند چرخه طبیعت در ساخت مسکن است که به بهترین شکل در زندگی مردم نمود دارد.

 

فرهنگ عامه

تمدنی که اکنون در سیستان شاهد آن هستیم رهاورد مشعلی تابناک است که طی هزاران سال سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر رسیده است و شامل فرهنگی اصیل در قسمتهای مختلف زندگی و فولکلور منطقه می باشد.

 

آیین ها و مراسمات

در سیستان آیینها برگرفته از اقلیم و طبیعت منطقه، اعتقادات و طبقات اجتماعی مردم است و به مناسبتهای مختلف انجام می شود از جمله :

- آیین ها در موقع کار :

1- مراسم حشر : آیین کهن لای روبی بستر رودخانه هیرمند است که حاکی از یک نوع تعاون و همبستگی منطقه ای و تبلور عینی اتحاد در حل معضلات است که هنوز هم در منطقه انجام می گردد.

2- مراسم جشن گندم : جشن و پایکوبی به مناسبت برداشت گندم و شکرگذاری از درگاه ایزد ممنان است که با رقص و پایکوبی خاص سیستانی برای هر تازه واردی بسیار جذّاب میباشد.

- آیینهای مذهبی : عید فطر، عید غدیر، عید قربان و مبعث پیامبر صلوات الله علیه، تولد حضرت علی علیه السلام، مراسم آیینی نمه شعبان که مردم در این روز به زیارت اهل قبور رفته و یک نوع شیرینی محلی به نام چلبک درست میکنند، مراسم سحر خوانی و رمضان خوانی در شبهای ماه مبارک رمضان و مراسم عزاداری در ماه محرم با اجرای تعزیه و سوگواری.

- آیین های ملی : نوروز و جشن سیزده بدر مردم به زیارت کوه خواجه و سایر زیارتها می روند، جشن می گیرند و شادی می کنند، مراسم آیینهای بسیار زیبایی نیز در هنگام تولد و ازدواج اجرا میگردد.

 

 

ادبیات شفاهی

ضرب المثلها، چیستان، افسانه های کهن، داستانهای حماسی و اشعار محلی است که ریشه در اعتقادات و باورهای سنتی و اصیل مردم دارد.


» نظر

رمضان و ادب و هنر

ما خروسان، چون موذن راستگو

هم رقیب آفتاب و سایه‌جو

پاسبان آفتابیم از درون

گر کنی طشتی به روی ما نگون

هنگامی که کودک بودم، شب‌های رمضان برایم زیبا بود، چرا که شور و شوق و هیجان خاصی را در آن می‌دیدم. مادربزرگ در شب‌های تابستانی ماه رمضان در قوچان مرا بالای بام کاهگلی خانه یکی از اقوام می‌برد و در کنار خودش می‌نشاند و در حالی که برای متوجه ساختنم به زیبایی‌های شب تشویقم می‌کرد به ذکر‌خوانی و زمزمه‌اش مشغول می‌شد. یک سال هم در روستای فرخان نزدیک قوچان در خانه قوم دیگری به نام خسرو‌پور همین متوجه ساختن را تکرار نمود. آن زمان می‌دیدم که زنان روستا در دل تاریکی و در جوار نور چراغ انگلیسی (فانوس) چه تلاشی دارند. بوی نان تازه و چوب‌های سوخته در هم می‌آمیخت. نسیم که می‌آمد بوی جاشیر و ابدرنجوبه و شبدر و درمنه ترکی می‌آورد و در این میان صدای مرد شب خوان بلند بود که بر بام خانه‌اش مشرف به امام‌زاده فرخان، به صدایی خوش مناجات می‌کرد. آن همه زیبایی، صدای خروج آرام جریان آب از مظهر قنات روستا شنیده می‌شد. موسیقی حیات زمین را می‌شنیدم و نمی‌فهمیدم نور ستاره و نور ماه و ذکر مردمی که نور خدا در دلشان بود درهم می‌آمیخت. به هنگام اذان صبح، فجر نور، جهان را در پهنه کوچکی از گستره زمین به استقبال می‌رفتند. من هنوز حیران آن روند رشد آرام روح معنویت در آن جامعه کوچک هستم.

سال‌ها گذشت و شهری شدیم. کم‌کم دیگر کسی به بام نرفت. موذن محله پیر شد و مرد و کسی غم او نخورد،‌ چرا که رادیو یک موذن را در اختیار همه قرار می‌داد. فقط کافی بود پیچش را بپیچانیم. باور کنید من بچه‌هایی را دیدم که به‌خاطر دیر روشن‌کردن رادیو در وقت پخش اذان از پدرشان چه کتک‌هایی می‌خوردند. آن اوایل که صدای تیک‌تاک را نمی‌دانم از روی چه ساعتی ضبط کرده بودند. هنگامی که شروع به پخش می‌شد خیلی‌ها به طنز می‌گفتند: این هاون را چه کسی در وقت اذان می‌کوبد!

سال‌ها نقاره ماه رمضان و نقاره سحرها را از نقاره خانه حضرت رضا علیه‌السلام شنیدم. آن سال که وبا آمد و ما پشت در سفره‌خانه حضرت به انتظار رسیدن تیل و پنیر و نان سنگک حضرتی تا صبح جلوی در سفره خانه که در محل بست بالا، میان دکان‌ها، قرار داشت، نشستیم و سرمای سحر، تنمان را لرزاند. آن سال که سنگی بزرگ آمد و پشت پنجره پولاد حضرت رضا علیه‌السلام شبنم زد و همه گفتند: سنگ گریه کرد، آن سال که شتر فراری از کشتارگاه، دمان و غران به پشت پنجره پولاد آمد و آن سال‌هایی که همه، صفای دوستی بود، زندگی زیر سایه شمشیر را با عشق و محبت می‌گذراندیم. آن سال‌ها پشت پنجره پولاد بود که با دوستان شهیدم منصور شعبانپور که منوچهرش می‌گفتیم و هادی امت رضا، پیمان دوستی تا ابد بستیم و به سال نشد که آنان همراه کاروان شقایق رفتند و من از قافله جا ماندم و واماندم.

 ادامه مطلب...

» نظر

گفتگو با خدا

خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم

خدا گفت :پس میخواهی با من گفتگو کنی؟
گفتم :اگر وقت داشته باشید
خدا لبخند زد وقت من ابدی است
چه سئوالاتی در ذهن داری که می خواهی از من بپرسی ؟
چه چیز بیش از همه شما رو در مورد انسان متعجب می کند؟
خدا پاسخ داد...
این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند
عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند
این که سلا متشان را صرف بدست آوردن پول می کنند
و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی می کنند
این که با نگرانی نسبت به آینده
زمان حال فراموش شان می شود
انچنان که دیگر نه در آینده زندگی می کنند و نه در حال
این که چنان زندگی می کنند که گویی هرگز نخواهند مرد
و چنان می میرند که گویی هرگز زنده نبوده اند
خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم
بعد پرسیدم... به عنوان یک پدر می خواهید فرزندان تان چه درس هایی از زندگی را یاد بگیرند؟
خدا با لبخند پاسخ داد :
یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد
اما می توان محبوب دیگران شد
یاد بگیرند که خوب نیست خود را با د یگران مقایسه کنند
یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد
بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد
یاد بگیرند که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان دارند ایجاد کنیم
و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد
با بخشیدن بخشش یاد بگیرند
یاد بگیرند که کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند
اما بلد نیستند احسا سشان را ابراز کنند یا نشان دهند
یاد بگیرند که می شود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند
یاد بگیرند که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند
بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند
و یاد بگیرند که من همیشه اینجام
همیشه

» نظر

گفتاری از امام علی ع

حضرت امیر المومنین علی علیه السلام فرمودند:

زمانی فرا می رسد که در آن، گناه و ظاهر سازی
ارزش پیدا می کند، قبح و زشتی کارهای حرام از بین می رود و زنا آشکار می
گردد. خوردن مال یتیمان حلال شمرده می شود، ربا خورده می شود و کم فروشی
رایج می گردد. شراب را با نام نبیذ، رشوه را به عنوان هدیه و خیانت را به
عنوان امانت داری؛ حلال می شمرند. مردان، شبیه به زنان می شوند و زنان
شبیه به مردان. احکام نماز را سبک می شمارند و برای غیر خدا به حج می
روند. چون این زمان فرا رسید، ماه نو گاهی آنقدر در بالای افق ظاهر می شود
که گویا ماه دو شبه است و گاهی مخفی می شود، به طوری که مردم، اول ماه
رمضان را روزه نمی گیرند و در آخر ماه، روز عید فطر را روزه می گیرند...

پس در این هنگام، بر حذر باشید از این که در حال غفلت و بی خبری،

  عذاب و مجازات الهی شما را فرا گیرد!

 

(نهج البلاغه_ فیض الاسلام_ حکمت 98)

 


» نظر

عجب صبری خدا دارد!

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم

همان یک لحظه اول،

که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان،

جهان را با همه زیبایی و زشتی،

به روی یکدگر، ویرانه می کردم.

 

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم

که در همسایه ی صدها گرسنه، چند بزمی گرم عیش و نوش می دیدم،

نخستین نعره مستانه را خاموش آن دم،

بر لب پیمانه می کردم.

 

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم

که می دیدم یکی عریان و لرزان، دیگری پوشیده از صد جام? رنگین

زمین و آسمان را

واژگون، مستانه می کردم.

 

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم

نه طاعت می پذیرفتم،

نه گوش از بهر استغفار این بیدادگرها تیز کرده،

پاره پاره در کف زاهد نمایان،

سبح?، صد دانه می کردم.

 

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم

برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان،

هزاران لیلی ناز آفرین را کو به کو،

آواره و دیوانه می کردم.

 

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم

بگرد شمع سوزان دل عشاق سر گردان،

سراپای وجود بی وفا معشوق را،

پروانه می کردم.

 

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم

به عرش کبریایی، با همه صبر خدایی،

تا که می دیدم عزیز نابجایی، ناز بر یک ناروا گردیده خواری می فروشد،

گردش این چرخ را

وارونه، بی صبرانه می کردم.

 

عجب صبری خدا دارد!

اگر من جای او بودم

که می دیدم مشوش عارف و عامی، ز برق فتن? این علم عالم سوز مردم کش،

به جز اندیشه عشق و وفا، معدوم هر فکری،

در این دنیای پر افسانه می کردم.

 

عجب صبری خدا دارد!

چرا من جای او باشم؟

همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و

تاب تماشای تمام زشتکاریهای این مخلوق را دارد!

و گر نه من به جای او چو بودم،

یک نفس کی عادلانه سازشی،

با جاهل و فرزانه می کردم.

عجب صبری خدا دارد! عجب صبری خدا دارد!

***

شعر: رحیم معینی کرمانشاهی


» نظر

جشن نوروزی در زابل

جشن نوروزی

 

در
هر منطقه ای سال نو با یک پیش درآمد طبیعی آغاز می شود، یعنی طبیعت به
گونه ای به انسانها آمدن سال نو را بشارت می دهد. این پیش درآمدها گاهی
باد ملایمی است که با وزش خود آمدن بهار را مژده می دهد در جای دیگر حضور
بلبل یا مرغان دیگری است و در گوشه ای دیگر گرم شدن زمین، ذوب شدن برفها و
آغاز شکوفه درختها. اما در سیستان حضور پرستوها و وزش دو باد آمدن نوروز
را بشارت می دهد.

1) باد پلپلاسی (پرستو).

2) باد پنجکه (نام طایفه ای از طوائف قدیم در سیستان).

حضور
پرستوها پس از سرمای زمستان در اوایل اسفند ماه نشانگر اعتدال هوا در
سیستان می باشد. پرستوها در اوایل زمستان سیستان را ترک و نقاط گرمسیر کوچ
می کنند و در اسفند هر سال به سیستان بر می گردند.

باد پنجکه در فاصله 24 تا 28 اسفند می وزد و اصولاً یک روز بیشتر طول نمی کشد.

ــ گذشته سیستان:

گذشته
سیستان آن اندازه تابناک است که بنا به نظر اغلب جغرافی نگاران در زمان
عیاران و صدها سال بعد در شهر زرنج (زابلستان) مغازه داران شبها درب مغازه
ها را قفل نمی کردند وفور نعمت و اعتقادات محلی عاملی بود تا در این منطقه
دزدی صورت نگیرد که متأسفانه بی مهریهای طبیعی و تاریخ بیشتر این سنت ها
را از بین برده و از مردم گرفته است.

اما
سیستانی با همان مظلومیت و نجابت خود سیستانی ماند و هنوز هم یادگاریهای
گذشته را به خوبی حفظ نموده، بخصوص سنت شب های قبل از عید. در آن شب ها
زنان کارهای ناتمام چون دوخت و دوز انجام می دادند و مردان منتظر فصل درو
بودند. شبها را زود نمی خوابیدند و صدای دایره زنگی دخترکان خواب را از
آنها می گرفت. مردان دور هم می نشستند و ظروف تخمه، خرما، لندو (مخلوطی از
خرمای بدون هسته و گندم برشته، کنجد و یا کنجد و خرما) گندم بریان پر و
خالی می شد و صدای قلیان در اتاق طنین انداز بود.

در
بیشتر نقاط سیستان در شب های زمستان و بخصوص آخر زمستان مردم به قصه های
شاهنامه و قصه های دیگر گوش می دادند. در سیستان شبهای قبل از عید غوغا
بود، دایره می زدند، می رقصیدند، لباس می دوختند و یا تخمه برشته می کردند.

مـردم
سیستـان در روزهـای آخـر اسفند ماه هر سال جهت خواندن فاتحه و یاد در
گذشتگان به گورستانها می روند و این رسمی است که از سالهای دور در این
منطقه مرسوم بوده و این احترامی است برای درگذشتگان.

در
روزهای پایانی سال مردم به قبرستانها می روند تا یادی از گذشتگان خود
داشته باشند و اگر کسی تا یک ماه قبل از عید یا در همان سال فوت کرده باشد
یاد او را در آخر سال گرامی داشته و اقوام و آشنایان بعد از برگزاری مراسم
سالگرد برای برگزاری هر جشنی آزاد می شدند و اصولاً اینگونه عمل می کردند
که در یک شب جمعه نزدیکان خود را برای صرف شام دعوت می کنند که این از سنت
های بسیار دور ایرانیان و علل الخصوص سیستانی ها می باشد.

علاوه
بر این قبل از عید نوروز یعنی در روز تولد حضرت مهدی «عج» برای نذر برای
درگذشتگان خود نان روغنی می پختند و تقسیم می کردند و چراغ روشن می کردند.

ــ شیرینی عید در سیستان:

در
سیستان بیشتر کارها به صورت گروهی انجام می شد و روحیه تعاون و همکاری در
روح مردم سیستان عجین شده است. سیستان به دلیل داشتن غله زیاد و تنوع غلات
در یک دوره انبار غله ایران نام گرفته بود. زیادی گندم باعث شده بود تا
خانم های سیستانی بهترین نانها و شیرینی های محلی را بپزند. زیادی غله
باعث تنوع و کیفیت نان سیستانی شده و چون کلوچه هم از آرد گندم تهیه می
شود کلوچه سیستانی (شیرینی مخصوص نوروز) هم از تنوع و کیفیت مطلوبی
برخوردار است.

نان
سال و کلوچه از واجبات سفره سیستانیهاست مردم سیستان با هر وضعیت مالی نان
و کلوچه را هنگام تحویل سال داخل سفره های خود می گذاشتند. اعتقـاد مـردم
سیستان در صبح روز عید این بود که بی بی نوروز به تمامی خانه ها سر زده و
سفره را بازدید می کند نان سال نماد برکت و روزی صاحب خانه بود و کسی که
نان سال را بزرگتر و بهتر در سفره داشت به همان نسبت در طول سال برکت به
خانه اش خواهد آمد.


ــ سمنو و قتلمه:

نان
دیگری که پخته آن در شب عید مرسوم بود و مردم سیستان در همه اوقات از آن
استفاده می کنند، قتلمه نام دارد. در گذشته مردم سیستان انواع قتلمه و
سمنو را در روزهای عید با خود به زیارتگاهها می بردند و از آن به هنگام
ظهر جای ناهار استفاده می کردند.

ــ سفره عید و اعتقادات مردم در سیستان:

سفره
عید شکل مخصوص به خود را دارد. در شهر تقریباً همان هفت سین است اما در
روستا عبارت است از: قرآن، نان سال که جزء جدانشدنی از سفره عید است،
قتلمه، تجگی (سمنو)، یک آیینه که روی آن یک تخم مرغ خام می گذارند و کلوچه.

ــ فلسفه تخم مرغ و آیینه:

مردم
سیستان اعتقاد دارند که کر? زمین بر روی شاخ های گاو قرار دارد و گاو هم
روی نهنگ، موقع تحویل سال گاو زمین را روی شاخ دیگرش می برد بنابراین زمین
تکان می خورد و این حرکت باعث چرخش تخم مرغ بر روی آیینه است.

ــ روز قبل از عید «علفه»:

در
این منطقه روز قبل از عید را علفه می گویند. شاید این علفه همان عرفه باشد
یا اینکه به دلیل چسبانیدن دسته ای جُوی خوشه نداده بر سر در اتاق هاست.
شب قبل از عید مردان و زنان حنابندان دارند و صبح روز علفه می شویند. روز
علفه کمتر خانه ای است که بوی کلوچه ندهد. در این روز همه چیزی بوی تازگی
می دهد و زمان جوان می شود. روز علفه در سیستان روز گرامی داشتن بی بی
نوروز است در این روز بی بی به همه خانه ها سرک می کشد تا ببیند برای
استقبال از او چه کرده اند؟ خانه تمیز و پاکیزه است؟ لباس نو دارند؟ نان
سال را پخته اند؟ جلوی اتاق ها علف چسبانده اند؟ دخترکان دستهایشان را حنا
بسته اند؟ یا از خانه بوی کلوچه می آید؟ بی بی با خاموش شدن آخرین تنور به
خانه اش می رود او هم فردا وقتی می آید باید شسته و تمیز باشد و به ابر
دستور باریدن می دهد وقتی در شب های عید و روزهای قبل از آن باران ببارد
حتی یک نم نم می گویند بی بی نوروز سرش را می شوید. همچنین این باران
نشانه ای است از وضعیت مالی خوب، کمی اندوه و گرفتاری برای مردم چون بی بی
مردمش را بسیار دوست می دارد.

موقع
باران در ایام عید بخصوص روز قبل و 3 روز اول خانمها و دختر خانمها آب
باران را می گیرند و با آن موهایشان را می شویند و بر این اعتقادند که آب
باران موهایشان را رشد می دهد.

صبح
عید اول به سبزه نگاه می کنند چون سبزه در این روز نور چشم را زیاد می
کند. صبح عید به صورت بچه ای نگاه می کنند که خوش رو و خوش قدم باشد و
هنگامی که اهل خانواده از خواب بیدار می شوند پس از شستن دست و صورت دست
پدر و مادر را می بوسند.

صبح
زود مادر از خواب بیدار می شود و پس از نماز برای فرزندان و همسر و
بستگانش دعا کرده و سفره را پهن می کند، پدر هم بعد از دعا سر سفره می
نشیند. از اول صبح عید در تمامی زیارتگاهها دهل و سرنا نواخته می شد و
مردان برای رقص آماده بودند. در سیستان که از مراکز قدیمی ناهید پرستی بود
شب عید دختران به کنار هامون می رفتند نارگیل می خوردند و آواز می خواندند.

نوروز
گستره عظیمی دارد تمامی این پهنه عظیم دارای پیوندهای مشترک فرهنگی است که
در طی سالیان دراز و با وجود فشارهای سیاسی و اجتماعی ماندگاری این سنت
عظیم فرهنگی را به خوبی حفظ و همبستگی قومی را نیز محکم تر کرده است.

در
این ایام مردم لباس نو می پوشند و به دیدار یکدیگر می روند و برای
بزرگداشت نوروز در روز 13 به کوه خواجه رفته جشن گرفته و شادی می کنند. در
گذشته در این روز (13 فروردین) گره زدن سبزه به این شکل بـود کـه دختران
دسته جمعی و با هم سبزه ها را گره می زدند و جلو می رفتند و به یکی از
دختران مأموریت می دادند تا هنگامی که آنها دور شدند گره سبزه ها را باز
کنند و این نوعی بخت گشایی در سیستان بوده است.

ترجیع
بند جشن نوروزی از شاعر نامدار و توانای تاریخ ادبی ایران فرخی سیستانی با
مهارتی وصف ناپذیر نوروز را چنین می نمایاند به امید اینکه هر روز نوروز و
نوروزی پیروز داشته باشیم.


» نظر

شاخصه های گردشگری منطقه سیستان

 

1- جاذبه
های طبیعی
:

1-1-مجتمع بقیه الله الاعظم
چاه نیمه؛ سجاده نماز نیایشگرانیست که با روح سبزهستی پیوندی جاوید یافته و هم
اهنگ با نواهای حیاتبخش نواخته شده از مشیت الهی در پهنه گیتی گامهای ماندگار از
خود بیادگار می گذارند
.اراده
های بلندی که جانشین خدا در زمین اند وبه انسان و زمین مرده حیات معقول می بخشند
ومشعل دانایی وتوانایی فرزندان پاک سرشت پرورده در دامان مادران ایران زمین را در
گذرگاه ابدیت دست به دست می کنند
.

چاه نیمه تجسم عینی اراده
ایست که با روح خردمند وافرینشگر هستی پیوند یافته و جهت گیری سبزو روشنی از
الگوهای برنامه ریزی؛ خدمت؛ خستگی ناپذیری وتلاش برای تمامی دیدگاهای موافق با
توسعه منطقه است
. چاه
نیمه یکی از جاذبه های منطقه است که ضرورتا در فرایندبرنامه نویسی گردشگری جایگاه
واقعی اش باید دیده شود
.

1-2- دریاچه هامون

با شکوه و فر هست شده از
مشیت اهورامزدا خداوندخردودانایی با رسالتی اساطیری در بهروزی ورستگاری ایرانیان
در فرجام گیتی است
.

دریاچه هامون وکوه خواجه
از سه منظر متنوع با هدف واحدگردشگری منطقه پیوند می یابد
:

الف: از منظر جاذبه های زیست محیطی
واقتصاد معیشتی عشایر وصیادان منطقه
.این دریاچه بزرگترین تالاب اب شیرین در خاورمیانه است که از
وسعت تقریبی ششصدهزار هکتاری ان چهارصد هزار هکتار در خاک ایران قرار می گیرد وبا
نگاه توسعه وتثبیت اب در ان زمینه منحصر بفردی از توانمندیهای طبیعی فرهنگی؛ ورزشی
فراهم می شود
.

ب: از نگاه اثار تاریخی منحصربفرد از
دوران اشکانی
-ساسانی

پ: از دیدگاه مذهبی با ارایه برنامه
مطالعه شده برای تحریک انگیزه
های مذهبی مسلمانان:؛ مسحیان وبویژه زرتشتیان برای
ملاقات ‌ در یاچه هامون وکوه خواجه
.

3 - بادهای 120 روزه

4- بیابان وکویر؛ در ایستگاه
تفریحی شهر سوخته با اماده ‌ سازی گروهای شتری علاوه بر شتر سواری ‌ ‌ وبیابانگردی
با همین تور اثار تاریخی منطقه حوض ‌ ‌ دار تا رام رود رامی توان بازدید کرد
.

2- جاذبه
های روستایی
:

با عنایت به پیشینه های
تمدنی ریشه دار سیستان وتوالی تاریخی انها از شهر سوخته تا به امروزوزنده بودن
بافت اجتماعی
اقتصادی
ومعماری این روستاها از نگاه گردشگری وتقویت بنیه های اقتصادمعیشتی می توان برنامه
ریزی کرد
:

1-2-شناسایی وساماندهی
چندروستا مانند دولت اباد؛ سه
 کوهه؛ خمک؛ گوری؛ قلعه نوو..ارایه ‌‌ خدمات رفاهی و اقامتی به
توریست علاقه مند به

ساختار اقتصادی واجتماعی
زنده روستا
.

2-2-نگهداری بافت معماری سنتی
وترغیب مردم در استفاده ‌ ‌ از لباسهای سنتی در این روستاها
.

3-2-تشکیل خانه های گردشگری
در هر روستا برای دادن ‌ ‌ اموزش ؛ کنترل فضاهای اقامتی روستایی ؛ رسیدگی به
مشکلات احتمالی و..

4-2-فعال کردن صنایع دستی
روستایی وبازار فروش ‌ ‌ محصولات
.

5-2-تعریف مناسبات کدخدا منشی
در هر روستا برای

بازدیدگردشگر واشنایی با
شیوه های حل اختلاف ‌ ‌ ورسیدگی به مشکلات مردمی

6-2- امادگی برای برگزاری
جشنهای سنتی مثل عروسی؛ ‌ ‌ رقص چوب وشمشیرو
.

3- جاذبه
های زندگی عشایری

بافت زنده واجتماعی
عشایرکوچرو ومناسبات اقتصاد ‌ ‌ معیشتی؛ اداب ورسوم و
.. برای انسانهای جوامع صنعتی ‌ ‌
ومحاصره شده در امواج عصر ارتباطات نوعی ارتباط با ‌ ‌ شاخصه های اصیل زندگی بشری
و لمس واحساس ‌ ‌ پیوندهای طبیعی ودست نخورده ایست که در مناسبات

بغرنج وپیچیده صنعت
والکترونیک مجالی برای اندیشیدن
 به انها نیست واین می تواند به عنوان یک جاذبه در فهرست
برنامه های بزرگ گردشگری لحاظ
شود.

هرچند در دیدگاههای
اجرایی واداری موجود در منطقه برای سرویس دهی منظم بهداشتی ؛ اموزشی؛ مخابرات و
… ‌ هدف اسکان ویکجا نشینی
عشایر تعریف شده ولی دیدگاه ‌ ‌ این مقاله به دلایل ذیل مخالف هدف فوق می باشد
:

-در طرح اسکان یک چرخه اقتصادی طبیعی
که ریشه در ‌ ‌ تکاپوهای مثبت زندگی بشری دارد غیرطبیعی حذف می
شود.

-جایگاه تاریخی عشایر حداقل از منظر
اقتصادی همیشه به ‌ ‌ عنوان یک جامعه مولد وخودکفا مطرح بوده و در چرخه
مناسبات اقتصادی ملی دارای تراز مثبت وتاثیرگذاری بوده ‌ ‌ است که با طرح
استقرار این چرخه طبیعی حذف ویا ‌ ‌ حداقل از بازدهی اصلی خویش می افتد

-در طرح اسکان به دلیل قرارگرفتن
اجباری دریک قالب ‌ ‌ مصنوعی دچار بحران هویت به دلیل تغییر ساختارهای ‌ ‌ اجتماعی
وگرفتار ناهنجاریهای رفتاری به دلیل ازهم ‌ ‌ ‌ گسختگی اقتصادمعیشتی خواهند گردید
که برای کنترل ‌ ‌ انها هزینه های زیادی باید صرف گردد
.

- بسیاری از سنت های ریشه
دارزندگی عشایری نابود خواهد ‌ گردید
.

پیشنهاد می گردد:

- برنامه ریزی کلا ن برای
حفظ یک چرخه ریشه دار با ساختارهای اقتصادی اجتماعی مولد وخودجوش ویا حداقل برای
حفاظت بخشهایی ازان لحاظ شود
.

برای تقویت بنیه های
اقتصاد معیشتی عشایر چرخه زندگی انها با چرخه های بزرگ اقتصادی و گردشگری منطقه
پیوند زده شود
. برای
این منظور در گام نخست مشکلات عشایر منطقه در چرخه طبیعی ان حل و فصل شود
.

ساماندهی زندگی عشایر در
طبیعت به گونه ای انجام شود که بدون برهم خوردن نظم طبیعی ان برای گردشگر قابل
بازدید باشد
.

امکان ارایه خدمات و
استقرار وپذیرایی از گردشگر در جامعه عشایری ایجادشود
0

بازار عرضه محصولات
وتولیدات صنایع دستی به گردشگر دیده واجرا شود
.

هرسال جشنواره عشایرمنطقه
با کمک نهادهای فرهنگی برای معرفی محصولات اقتصادی وایجاد ارتباط فرهنگی برگزار
گردد
.

در خصوص ارتباط جوامع
شهری باعشایر از طریق رسانه ها ونهادهای فرهنگی برنامه ریزی شود
.

4-جاذبه
های تجاری

برمبنای متون تاریخی
اقتصاد سیستان دارای دوشاخصه اصلی بوده است یکی از شاخصه های تاریخی اقتصاد سیستان
علاوه بر کشاورزی ودامداری گذر راه های تجاری بوده که به نقل کتاب تاریخ سیستان
زنگ کاروانها مدام به گوش می رسید یک شاخه از راه ابریشم وراه ادویه از سیستان می
گذشته است
.ویژگی تاریخی تجارت در
سیستان هرچند با مرزبندیهای استعماری در منطقه اسیب دید ولی شواهد عینی وورود
مداوم کالا ها تجاری بیانگر تداوم جایگاه تاریخی راه های تجار ی سیستان است که
نسبت به زمان برای تقویت بنیه های اقتصادملی باید ساماندهی وقانونمند شود
.

طرح منطقه ویژه تجاری
زابل بدون تردید در فرایند توسعه منطقه تاثیر عمیقی برجای خواهد گذاشت بنابرایت
شایسته است که در تمامی طرحهای بزرگ منطقه دیدگاه برنامه ریزی با نگاه توسعه
پایدار و لحاظ تمامی منابع وتوانمندیها برای بهر گیری دراز مدت واصولی همسو شود
:

1-4- شناسایی حلقه های مشترک
تجارت وبازرگانی ‌ ‌ و صنعت گردشگری برای ارایه برنامه تلفیقی ومشترک ‌ در توسعه
بلند مدت منطقه
.

2-4-تشویق سرمایه گذاری در
بخشهای مختلف ‌ ‌ زیربنایی وخدمات رسانی با برنامه سرویس دهی چند ‌ ‌ جانبه به
بازرگان وگردشگر
.

3-4-هدایت اقامتگاها و
ایستگاهای بین راهی برای استقرار در محوطه هایی مانند شهرسوخته با رعایت
استانداردها وکاربری توامان برای گردشگر وبازرگان
.

4-4-تعریف برنامه برای اوقات
فراغت بازرگانان
.

5-5- جاذبه های فرهنگی نهفته:

1-5-طراحی واجرای پارک
اساطیرملی با ساخت ‌ ‌ تندیسهایی از قهرمانان شاهنامه و نقاشیهای رویدادهای ‌
اسطوره ای با معرفی فارسی
- انگلیسی

2-5-اجرای پارک مشاهیرسیستان
با ساخت تندیس ومعرفی دو زبانه
.

3-5- معرفی ونمایش برخی از
شاخصه های فرهنگی ‌ ‌ وعلمی منطقه درقالب ما کت مانند اسیاهای بادی؛

اسیابها؛ اطرلاب زورقی
ابوسعیدسجزی؛ خارخانه ها؛
شاخصه های معماری؛ گربه روها ؛شبکه
های ابرسانی

و..

4-5- ایجاد جاذبه برای
سیستانیهای مهاجر به خراسان

وشمال کشور برای بازدید
از منطقه
.

 

5-5- ساماندهی کوه خواجه
ودریاچه هامون برای ‌ ‌ جذب جامعه زرتشتیان جهانی از منظر بازدید وحتی ‌ ‌ سرمایه
گذاری
.

6-5- احیا بخشهایی از محوطه
های باستانی مطرح مانند ‌ ‌ شهر سوخته وایجاد موزه باز صحرایی واحیا چرخه ‌ ‌ هایی
از زندگی اجتماعی ویااقتصاد معیشتی و صنعتی ‌ ‌ انها برای بالا بردن سطح جاذبه های
گردشگری در ‌ ‌ منطقه
.

7-5- احیا صنایع سنتی شناخته
شده از دوران باستان تا
  معاصر در یک محوطه وارایه محصولات
تولیدشده
.

8-5-..

6- جاذبه های شهری

1-6- ساماندهی بازار زابل از
منظر امنیت ؛ نظم در ‌ ‌ سرویس دهی؛ بهداشت؛ حضور راهنمای مسلط به زبان
خارجی

2-6- تعریف تسهیلات برای
گردشگرو مهمانان
.

7- جاذبه های باستانی
وتاریخی

از منظر باستانشناسی و
محوطه های تاریخی دشت سیستان ایران به طو رخاص دربردارنده اثاری از ادوار مختلف
شناخته شده است که هر کدام در نوع خود در سطح فلات ایران یگانه اند وبدون سرمایه
گذاری وحتی بصورت بکر ودست نخورده از منظر فرهنگی وپژوهشگری در سطح بین المللی
وملی علاقه مندان زیادی رابه خود اختصاص داده است
  

 


» نظر

ایا می دانید....


آیا میدانید : اولین مردمانی که سیستم اگو یا فاضلاب را جهت تخلیه آب شهری به بیرون از شهر اختراع کرد ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که اسب را به جهان هدیه کردند ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که حیوانات خانگی را تربیت کردند و جهت بهره مندی از آنان استفاده کردند ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که مس را کشف کرد ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که آتش را در جهان کشف کردند ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که ذوب فلزات را آغاز کردند ایرانیان بودند در شهر سیلک در اطراف کاشان .

آیا میدانید : اولین مردمانی که کشاورزی را جهت کاشت و برداشت کشف کردند ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که نخ را کشف کردند و موفق به ریسیدن آن شدند ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که سکه را در جهان ضرب کردند ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که عطر را برای خوشبو شدن بدن ساختند ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که کشتی یا زورق را ساختند به فرمان یکی از پادشاهان زن ایرانی بوده است .

آیا میدانید : اولین ارتش سواره در دنیا توسط سام ایرانی اختراع شد با 115 سرباز .

آیا میدانید : اولین مردمانی که حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پیش در جنوب ایران ، ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که شیشه را کشف کردند و از آن برای منازل استفاده کردند ایراینان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که زغال سنگ را کشف کردند ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که مقیاس سنجش اجسام را کشف کردند ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که به کرویت زمین پی بردند ایرانیان بودند .

آیا میدانید : اولین مردمانی که قاره آمریکا را کشف کردند ایرا

» نظر