سفارش تبلیغ
صبا ویژن

محاسن به خون سر خضاب شده....

مرحوم ابن بابویه در امالی از جعفر بن محمدبن مسرور از حسین بن محمد بن عامر از عمویش ابراهیم بن ابی محمد نقل کرده که امام رضا علیه السلام فرمود:

محرم ماهی است که در جاهلیت هم جنگ را درآن حرام می دانستند، اما در آن ماه دشمنان خون مارا حلال شمردند و احترام مارا نادیده گرفتند، اهل و عیالمان را به اسارت بردند، خیمه هایشان را آتش زدند و سایل و اموال مارا غارت کردند، حتی بخاطر رسول خدا نیز احترام مارا نگه نداشنتد، روز شهادت حسین زخمهای کهنه ما سر باز می کند ..اشکهایمان جاری می شود،عزیزان ما در زمین کربلا خوار شدندو تا روزی که خدا بخواهد وارث گرفتاری و بلا گشتند، پس برای مظلومی مثل حسین هر گریه کننده ای باید گریه کند، زیرا گریه برای امام حسین گناهان بزرگ را تخفیف می دهد، سپس حضرت فرمود:

وقتی ماه محرم میشد، پدرم را خندان نمی دیدم و تا ده روز مصیبت و حزن و اندوه بر او غالب بود، وقتی روز دهم می شد، آن روز، روز مصیبت ..حزن و گریه او بود و می فرمود:

امروز روزی است که حسین ما کشته شد..

در امالی و عیون از ریان بن شبیب نقل است می گوید:روز اول محرم بر امام رضا وارد شدم حضرت فرمود:

ای پسرشبیب ..آیا روزه ای؟

گفتم :نه

فرمودند: امروز روزیست که زکریا در محضر خدا دعا کرد و گفت:رب هب لی من لدنک ذریه طیبه انک سمیع الدعا..خداوند خواسته اورا پذیرفت و به ملائک امر فرمود :وقتی زکریا در محراب عبادت بود، ندایش دادند:ان الله یبشرک بیحیی.. هرکس این روز را روزه بدارد، سپس دعا کند، خداوند دعای اورا مستجاب می کند،همانطور که دعای زکریا را مستجاب کرد.

ای پسر شبیب:هرگاه خواستی برای چیزی گریه کنی، برای حسین گریه کن، زیرا او را همانند قربانی سربریدند و اورا به همراه هیجده نفر از اهل بیتش که در روی زمین همتایی نداشتند، کشنتد..

آسمانها و زمین در کشته شدن آنها گریه کردند، چهار هزار ملک برای یاری آنها به زمین آمدند که ایشان را کشته یافتند، پس آنها در کنار قبر این شهدا تا قیام قائم ما عجل الله تعالی فرجه عزادارند و از یاران او هستند ..شعارشان "یا لثارات الحسین" خواهد بود.

ای پسر شبیب:پدرم از پدرش و او از جدش برای من نقل کرده:وقتی حسین به قتل رسید، از آسمان، خون و خاک قرمز بارید .

ای پسرشبیب: اگر آنقدر برای حسین ما گریه کنی که اشکت بر گونه جاری شود، خداوند تمام گناهان تورا می بخشد، چه بزرگ چه کوچک.

ای پسر شبیب:اگر می خواهی خداوند را ملاقات کنی در حالیکه گناهی نداشته باشی، پس به قاتلان حسین لعن بفرست.

ای پسر شبیب:اگر دوست داری که همراه رسول خدا در بهشت سکونت داشته باشی، به قاتلان حسینمان لعن بفرست.

ای پسر شبیب:اگر دوست داری ثوابی مثل ثواب شهدای همراه حسین به تو هم برسد، هروقت به یاد حسین افتادی بگو:یا لیتنی کنت معهم فافوز فوزا عظیما.

ای پسر شبیب:اگر دوست داری در درجات بالای بهشت همراه ما باشی، در اندوه ما اندوهناک و در خوشحالی ما خوشحال باش. برتو باد بولایت و دوستی ما، زیرا اگر کسی سنگی را هم دوست داشته باشد، خداودن اورا در روز قیامت با همان سنگ محشور می کند.

هم آوا شویم با داغهای سینه مهدی فاطمه :

سلام بر آنکه پیمانش شکسته شد..

سلام بر کسی که حرمتش شکسته شد..

سلام بر کسی که خونش ستمکارانه ریخته شد..

سلام بر کسی که با خون جراحتهایش، غسل داده شد..

سلام بر آنکس که جرعه نوش جام نیزه ها گردید..

سلام بر آن مظلومی که خونش مباح شمرده شد..

سلام بر آنکه سرش را از قفا بریدند..

سلام بر آنکه شاهرگش را بریدند..

سلام بر آنکه در حمایت از دین بی یاور ماند..

سلام بر آن محاسن به خون سر خضاب شده..

سلام بر آن گونه خاک الود..

سلام بر آن بدنی که لباسش به غنیمت برده شد..

سلام بر آن دندان که با چوب خیزران بر آن نواخته شد..

سلام بر آن سر بالا رفته بر نیزه..

التماس دعا


» نظر

اوصاف غدیر در روایات

در باره اوصاف غدیر،ارزش،اهمیت و فضائل آن در روایات متعدد،تعبیرهای زیبا و گرانقدری ذکر شده است که در این وبلاگ گوشه ای از این اوصاف را برای همراهان بیان میکنیم.

حضرت نبی اکرم(ص):

هر کس می خواهد به حضرت آدم در عملش و به نوح در تقوایش و به ابراهیم در هیبتش و به عیسی در عبادتش نگاه کند به علی بن ابیطالب(ع) بنگرد.

غدیر روز کامل شدن دین،روز صلوات بر محمد و آل محمد(ص)، روز مژده دادن،روز آسایش مؤمنان،روز طعام دادن است.

غدیر روز لبخند زدن در چهره ی مؤمنان،روز بنیادهای پایدار ایمان،روز ریزش گناهان،روزافطاری دادن به روزه داران،روز تبریک گفتن،روز راندن شیطان،روز عبادت است.

غدیر روز عید اهل بیت(ع)،روز بزرگ ترین عید خدا،روز جدائی حق و باطل،روز خشنودی خدای رحمان،روز ترک گناه،روز آزمایش بندگان،روز زدودن غم ها،روز استجابت دعاست.

غدیر روز استواری اسلام و معرفی چهره ی درخشان من،روزی که در میان عیدها همچون ماه است در بین ستاره ها.

 

غدیر عید ولایت و رهبری است.

غدیر روز تکمیل دین و اتمام نعمت است.

غدیر عید هواداران حق و وفاداران به پیامبر (ص) است.

غدیر عید انسانیت و کمال طلبی،عید شعله افکنی بر اندیشه ها و عید امید آفرینی و درمان دردهاست.

غدیر روز بشریت و روز انسان،تداوم رسالت محمد(ص) در ولایت علی(ع) است.

غدیر عید ایمان و میثاق عهد است.

غدیر،قدس ملکوت است و تجلی نور،عصاره عشق است و میعاد عاشقان و غدیر جلوه گاه ملکوتی آسمان هاست.

غدیر یکی از مهمترین زوایای زندگی و فضایل بیشمار مومنان است.

غدیر روزی است که خورشید ولایت از سرزمین حجاز طلوع و انوار تابناکش تا ابدیت میدرخشد.

عید غدیر به مولایمان علی(ع) و مدافعان ولایت راستین مبارک باد.

 


» نظر

ما با مادر چه رفتاری داریم؟

بیل گیتس پولدارترین فرد روی زمین میگه : شما وقتی به پدر و مادرتون میگین که اونها خیلی کسل کننده و قدیمی هستند یادتون باشه اونها وقتی به سن شما بودن یا مثل شما بودن یا از شما شادتر

متن زیر تقریبا سرگذشت اکثر کسانیست که قدر عزیزترین چیز زندگیشون را نمیدونند و شاید سرگذشت تک تک ما :

وقتی که تو 1 ساله بودی، اون (مادر) بهت غذا میداد و تو رو می شست و به اصطلاح تر و خشک می کرد تو هم با گریه کردن و اذیت کردن در تمام شب از اون تشکر می کردی!!!

وقتی که تو 2 ساله بودی، اون، بهت یاد داد تا چه جوری راه بری تو هم این طوری ازش تشکر می کردی که ، وقتی صدات می زد ، محل نمیگذاشتی و فرار می کردی!!!

وقتی که 3 ساله بودی، اون ، با عشق تمام غذایت را آماده می کرد تو هم با ریختن ظرف غذا ،کف اتاق ، ازش تشکر می کردی!!!

وقتی 4 ساله بودی، اون برات مداد رنگی خرید تو هم، با رنگ کردن میز و دیوار ازش تشکر می کردی تا نشون بدی چقدر هنرمندی !!!

وقتی که 5 ساله بودی، اون لباس شیک به تنت کرد تا به تعطیلات بری تو هم، با انداختن خودت تو گِل، ازش تشکر کردی!!!

وقتی که 6 ساله بودی، اون، تو رو تا مدرسه ات همراهی می کرد تو هم ، با فریاد زدنِ : من نمی خوام برم!، ازش تشکر کردی!!!

وقتی که 7 ساله بودی، اون، برات وسائل بازی خرید تو هم، با پرت کردن توپ به پنجره همسایه کناری، ازش تشکر کردی!!!

وقتی که 8 ساله بودی، اون، برات بستنی میخرید تو هم، با چکوندن (بستنی) به تمام لباست، ازش تشکر میکردی!!!

وقتی که 9 ساله بودی، اون ، هزینه کلاس های اضافی تو رو پرداخت تو هم، بدون زحمت دادن به خودت برای یاد گیری ازش تشکر کردی و بجاش فقط فکر مسخره بازی بودی.

وقتی که 10 ساله بودی، اون، تمام روز رو معطل تو بود و رانندگی کرد تا تو رو از تمرین فوتبال به کلاس تقویتی و از اونجا به جشن تولد دوستانت ببره تو هم ، با بیرون پریدن از ماشین، بدون اینکه پشت سرت رو هم نگاه کنی ازش تشکر کردی!!!

وقتی که 11 ساله بودی، اون تو و دوستت رو برای دیدن فیلم به سینما برد تو هم ازش خواستی که در یه ردیف دیگه بشینه و بگذاره که راحت باشین و اینجوری ازش تشکر کردی و زحمت کشیده !!!

وقتی که 12 ساله بودی، اون تو رو از تماشای بعضی برنامه های تلویزیون و ماهواره بر حذر داشت تو هم، صبر کردی تا از خونه بیرون بره و کار خودت را بکنی و و اینجوری ازش تشکر کردی!!!

وقتی که 13 ساله بودی، اون بهت پیشنهاد داد که موهاتو اصلاح کنی تو هم، ایجوری ازش تشکر کردی : تو سلیقه ای نداری ، من هر جور راحتم زندگی میکنم ، قیافم مثل این بچه بسیجی ها باشه خوبه !!!

وقتی که 14 ساله بودی، اون، هزینه اردو یک ماهه تابستانه تو رو پرداخت کرد تو هم،ازش تشکر کردی ، با فراموش کردن زدن یک تلفن یا نوشتن یک نامه ساده.

وقتی که 15 ساله بودی، اون از سرِ کار برمی گشت و می خواست که تو رو در آغوش بگیره و ابراز محبت کنه
تو هم با قفل کردن درب اتاقت! نمی ذاشتی که وارد اتاقت بشه و اینجوری ازش تشکر کردی که خستگیش کاملا در بره!!!

وقتی که 16 ساله بودی، اون بهت یاد داد که چطوری ماشینش رو برونی و به تو رانندگی یاد داد تو هم هر وقت که می تونستی ماشین رو بر می داشتی و می رفتی و بعضی وقتها هم خوردش میکردی؟؟؟

وقتی که 17 ساله بودی، وقتیکه اون منتظر یه تماس مهم بود تمام شب رو با تلفن صحبت کردی و، اینطوری ازش تشکر کردی.

وقتی که 18 ساله بودی، اون ، در جشن فارغ التحصیلی دبیرستانت، از خوشحالی گریه می کرد تو هم ، بخاطر این همه زحمتی که برات کشیده بود تا تموم شدن جشن، پیش مادرت نیومدی.

وقتی که 19 ساله بودی، اون، شهریه دانشگاهت رو پرداخت، همچنین، تو رو تا دانشگاه رسوند و وسائلت رو هم حمل کرد تو هم با گفتن یه خداحافظِ خشک و خالی ، بیرون خوابگاه ازش جدا شدی ، به خاطر اینکه نمی خواستی بهت بگن بچه مامانی و اون هموم جا خشکش زد.

وقتی که 20 ساله بودی، اون، ازت پرسید که، آیا شخص خاصی(به عنوان همسر) مد نظرت هست؟ تو هم ، ازش تشکر کردی با گفتنِ: به تو ربطی نداره من خودم واسه زندگیم بلدم تصمیم بگیرم؟؟؟

وقتی که 21 ساله بودی، اون، بهت پیشنهاد یک خط مشی برای آینده ات داد تو هم، با گفتن این جمله ازش تشکر کردی : من نمی خوام مثل تو باشم ، فکرای تو قدیمی است و دنیا عوض شده!!!

وقتی که 22 ساله بودی، اون تو رو، در جشن فارغ التحصیلی دانشگاهت در آغوش گرفت تو هم ازش پرسیدی هزینه سفر به اروپا را برام تهیه میکنی؟؟؟

وقتی که 23 ساله بودی، اون، برای اولین آپارتمانت ، بجای کادو یه عالمه اثاثیه داد تو هم پیش دوستات بهش گفتی : اون اثاثیه ها چقدر زشت هستن!!!

وقتی که 24 ساله بودی، اون دارایی های تو رو دید و در مورد اینکه ، در آینده می خوای با اون ها چی کار کنی، ازت سئوال کرد تو هم چون دیگه هیکلت بزرگتر از اون شده بود با دریدگی و صدایی (که ناشی از خشم بود) فریاد زدی : مــادررر ، لطفاً ، با من کل کل نکنید اعصاب ندارم!!!

وقتی که 25 ساله بودی، اون، کمکت کرد تا هزینه های عروسی رو پرداخت کنی، و در حالی که گریه می کرد بهت گفت که: دلم خیلی برات تنگ می شه تو هم بجاش یه جای دور رو برای زندگیت انتخاب کردی که مادرت مزاحم نباشه.

وقتی که 30 ساله بودی، اون، از طریق شخص دیگه ای فهمید که تو بچه دار شدی و به تو زنگ زد تو هم با گفتن این جمله ،ازش تشکر کردی، "همه چیز دیگه تغییر کرده" و چون خانومت میخواست بره پارک فوری قطع کردی.

وقتی که 40 ساله بودی، اون، بهت زنگ زد تا سالگرد وفات پدرت رو یادآوری کنه تو هم با گفتن"من الان خیلی گرفتارم" ازش تشکرکردی و بهش تسلیت گفتی.

وقتی که 50 ساله بودی، اون، دیگه خیلی پیر بود و مریض شد و به مراقبت و کمک تو احتیاج داشت تو هم با سخنرانی کردن در مورد اینکه والدین، سربار فرزندانشون می شن، ازش تشکر کردی.

و سپس، یک روز بهت میگن مادرت در تنهائی مرده و چند روز بعد جنازه بو گرفته اون را همسایه ها پیدا کردن و تو ............ و تو راحت میشی ، اما تمام کارهایی که تو (در حق مادرت) انجام ندادی، مثل تندر بر قلبت فرود میاد چون دیگه کسی نیست که فقط بخاطر خودت نه بخاطر چیزهای دیگه ، تو رو از صمیم قلب دوست داشته باشه

اگه مادرت،هنوز زنده هست، فراموش نکن که بیشتر از همیشه بهش محبت کنی ... و، اگه زنده نیست، محبت های بی دریغش رو فراموش نکن و به راحتی از اونها نگذر و از خدا بخواه که اونها را بیامرزه.

همیشه به یاد داشته باش که به مادرت محبت کنی و اونو دوست داشته باشی، چون در طول عمرت فقط یک مادر داری ولی هزاران دوست ، هزاران فرصت تفریح ، هزاران ساعت وقت برای کارهای دیگه و .........

امروز وقتی مادرم را دیدم رویش را میبوسم و بهش میگم مامانی دوستت دارم و به دوستانم هم میگم که من از ته قلبم مامانم را دوست دارم.


» نظر